«دانشگاه، دانشجو، مدرک، شغل» واژه‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎هایی هستند که تنها در حد چند کلمه نباید به آن‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎ها نگاه کرد بلکه مهمترین مساله امروز جامعه محسوب می‎‎‎‎‎‎‎‎شوند، دانشگاهی که ایجاد شد، دانشجویانی که در آن مدرک می گیرند و به امید شغل مناسب فارغ التحصیل می شوند.

به گزارش خلخالیم،  اشتغال دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها و مسائل و مشکلات مربوط به آن به عنوان یک مساله اساسی نیازمند دقت، بررسی و راهکارهای مختلف است زیرا دانشگاه‌ها رسالت‌هایی همچون تولید دانش، تربیت نیروی متخصص مورد نیاز جامعه، گسترش فناوری، نوآوری و خلاقیت دارند.

 دستیابی به توسعه پایدار در سایه به کارگیری دانش روز و فناوری پیشرفته به دست می‌آید، از این رو باید شرایطی فراهم شود که دانشگاه‌ها بتوانند دانشجویان را برای به کارگیری در زمینه‌های مورد نیاز و پذیرش مسؤولیت‌های مختلف در سطح سازمان و جامعه پرورش دهند اما نگاهی به وضعیت دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشورمان چیز دیگری را نشان می‌دهد.

با توجه به اهمیت وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها به سراغ 2 تن از دانشجویان رفته و با آن‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎ها به گفت و گو پرداختیم؛

«احسان» دانشجوی یکی از دانشگاه‌های دولتی تهران است که با استفاده از پس اندازی که داشته خودرویی خریده و هم اکنون در تاکسی‌های خطی کار می‌کند و از اینکه نمی‎‎‎‎‎‎‎تواند شغلی متناسب با رشته‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎اش در خلخال پیدا کند، گله‎‎‎‎‎‎‎‎‎مند است.

احسان: هیچ امیدی به آینده شغلی ندارم

در ابتدای گفت و گو از او می‌خواهم که کمی در مورد خودش بگوید و او هم می‌گوید: «اهل شهرستان خلخال و دانشجوی سال آخر کارشناسی ارشد هستم و تا چند ماه آینده باید از رساله خود دفاع کنم اما هیچ امیدی به آینده شغلی خود ندارم زیرا با نگاهی به وضعیت اطرافیانم که فارغ التحصیل شده‌اند، در می‎‎‎‎‎‎یابم هیچ امیدی برای اینکه بتوانم یک شغل مرتبط با مدرک تحصیلی ام به دست بیاورم وجود ندارد».

در تاکسی کار می‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎کنم

«مدتی در یک شرکت خصوصی غیرمرتبط با رشته تحصیلی ام مشغول به کار بودم در همان مدت توانستم مقداری پس انداز کنم اما بعد از ۲ سال و به دلیل وضعیت اقتصادی شرکت جمع شد و من هم بیکار شدم به همین دلیل با پس انداز ناچیز خود و مقداری زیادی هم وام، خودرویی که قبلاً ۲۵ میلیون تومان بود با هزینه ۵۰ میلیون تومانی تهیه کردم تا بتوانم کار کنم و الان در تاکسی‌های خطی در خلخال مشغول فعالیت هستم».

گرانی، بیم‌ها و امیدها

از او می پرسم چرا به این کار مشغول شدی؟ می‌گوید: «راهی دیگری وجود ندارد اگر این کار نکنم راهی دیگری برایم می‌ماند؟ یعنی تنوع انتخاب شغل در خلخال زیاد است و من قادر به انتخابم؟ به دلیل شرایط موجود باید هر کاری که از دستم بر می‌آید، انجام بدهم تا با این وضعیت اقتصادی و تورم که پیش آمده است بتوان روزگار گذراند».

پایان نامه را می‌نویسم تا مدرک بگیرم

درباره هماهنگ کردن شرایط کاری با پایان نامه و دانشگاهش می پرسم، توضیح می‌دهد: «برای مطالعه و درس خواندن که دیگر وقت نمی‌شود تنها کارهای نوشتن پایان نامه را گاهی انجام می‌دهم البته با توجه به این شرایطی که می‎‎‎‎‎‎‎بینم انگیزه‌ای برای انجام این موضوع هم ندارم، تنها می‌خواهم مدرکم را بگیرم وگرنه قرار نیست اتفاق خاصی بیافتد. مگر آنهایی که مدرک گرفتن کجا هستند خیلی از بچه‌ها را می‌شناسم که الان بیکار هستند یا به کارهای غیرمرتبط مثل همین تاکسی‌های خطی و حتی کارگری ساختمان رو آورده‎‎‎‎‎‎‎‎‎اند».

دست فروشی آخرین تصمیم ماست

دانشجوی مدیریت بازرگانی بود و با دست فروشی روزگار می‎‎‎‎‎‎‎گذراند و از اینکه خبرنگار آمده بود، نگران بود و می‎‎‎‎‎‎‎گفت که رسانه‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎ها باید صدای ما را به گوش مسئولان برسانند، چرا مسئولان روبروی ما نمی‎‎‎‎‎‎نشینند و به حرف‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎های ما گوش نمی‎‎‎‎‎‎‎‎‎دهند.

 خودمان می‎‎‎‎‎‎دانیم باید سرمان پایین باشد و کار کنیم، نگاهتان به ما یک قشر بی سواد و یا سطح پائین نباشد در بین جوانان دست فروش از لیسانس داریم تا فوق لیسانس، خودمان نیز به فکر غرورمان هستیم اما هزینه‎‎‎‎‎های زندگی و کاری که وجود ندارد ما را مجبور می‎‎‎‎‎‎‎‎کند دست به دستفروشی بزنیم، خودمان می‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎دانیم که با دستفروشی پل‎‎‎‎‎‎‎های پشت سرمان را شکسته‎‎‎‎‎‎‎‎‎ایم ما از روی خوشی دستفروشی نمی‎‎‎‎‎‎‎کنیم، چاره ای جز این کار نداریم و اگر این 9 ماه را کار نکنم، نمی توانم هزینه دانشگاهم را بپردازم از روی خوشی دستفروشی نمی‎‎‎‎‎‎‎کنیم بلکه این کار آخرین تصمیم از وضع و روی اجبار است.

پایانی که همیشه باز است

شاید فکر کنیم که این افراد خیلی کم هستند اما به نظر می‌آید که اینگونه نیست و با توجه به روند افزایش دانشگاه‌ها در سال‌های اخیر و جذب دانشجو، فارغ التحصیلان زیادی از دانشگاه بیرون آمده‌اند، بدون اینکه زیرساخت‌های لازم برای اشتغال آنها فراهم شود.

داستان زندگی این دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه به مانند فیلم سینمایی است که پایانی برای آن در نظر گرفته نمی‌شود و پایان آن باز و بر عهده مخاطب است، اگر حجم وسیعی از افراد که هرگز در نظر ندارند، بازنشسته شوند، عطای شغل را به لقای آن می‌بخشیدند باز هم اندک امیدی بود اما این وضعیت هر روز شاهد بیشتر شدن فارغ التحصیلانی خواهیم شد که به عنوان راننده تاکسی، کارگر ساختمان، دست فروش و … کار می‌کنند و در واقع می‌توان گفت جامعه ما بویژه خلخل مملو از تحصیل کرده‌های بیکار است و افسوس که نمی‌توان از استعداد و دانش آنان در زمینه‌های گوناگون بهره برد.

خبرنگار: سیما جلیلی

لینک کوتاه: khalkhalim.com/a838a

 

 

اینجـــــــا تبلیغات کنید و در تمامــــــی صفحات دیده شوید

 

 

نظرات (0)

امتیاز 0 خارج از 5 بر اساس 0 رای
هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان
Rate this post:
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
برچسب ها: